پایان نامه بررسی و تحلیل موسیقی شعر درغزلیات خواجوی کرمانی
فرمت فایل دانلودی: .docxفرمت فایل اصلی: docx
تعداد صفحات: 222
پایان نامه بررسی و تحلیل موسیقی شعر درغزلیات خواجوی کرمانی
نوع فایل: World و قابل ویرایش
تعداد صفحات : 222 صفحه
چکیده:
این پایان نامه پژوهشی در مورد « بررسی و تحلیل موسیقی شعر در غزلیات خواجوی کرمانی» است که برای دستیابی به این هدف موسیقی شعر خواجو وچگونگی استفاده از ظرفیت ها و آفرینش های هنری و امکانات ادبی به کار رفته در غزلیات وی مورد بررسی قرارگرفته است. خواجو دارای۹۳۴ غزل است که با استفاده از روش سیستماتیک تعداد ۱۰۰ غزل از دیوان او انتخاب گردیده است.
این پایان نامه درچهار فصل تدوین شده است. فصل اول مشتمل برکلیات، فصل دوم درباره ی مقدمه و زندگی نامه ی شاعر است؛ درفصل سوم نیز به بررسی و تحلیل موسیقی بیرونی، کناری، درونی و معنوی غزل ها پرداخته شده است و سعی گردیده آثار علم بدیع، نقش آن ها و ابعاد زیبا شناسی، شیوه ها و شگردهای خواجو در پدید آوردن موسیقی شعر نمایان گردد. فصل چهارم جداول آماری و نیز به دستاوردها و نتایج پژوهش اختصاص یافته است که با دقت در اشعار خواجو روشن شدکه به طورکلی از نظر آماری، درصد حضور عوامل موسیقی ساز، درغزل خواجو تقریباً زیاد است به طور مثال آرایه ی سجع بسیار به کار رفته و از میان انواع سجع، سجع مطرف بیشتر مورد استفاده قرار گرفته است. از میان انواع جناس، جناس مذیل بسامد بالایی دارد. در قسمت هم صدایی آنچه که پر تکرار است تکرار مصوت بلند«آ» است و همین امر باعث به وجود آمدن موسیقی خاص در غزلیات شده است. تناسبات بیشتر از نوع مراعات النظیر و تضاد است و ایهام به نسبت دیگر آرایه ها کم تر به کار رفته است. این عناصر در شعر خواجو با هنرمندی و ظرافت به کار رفته اند.
کلید واژه ها: بررسی و تحلیل ـ موسیقی شعر ـ غزل ـ خواجوی کرمانی
فهرست مطالب
چکیده ی فارسی۱
۱ـ فصل اول: کلیات.۲
۲ـ فصل دوم: مقدمه و آشنایی با زندگی و آثار خواجو.۴
۳ـ فصل سوم: شرح و تحلیل موسیقی غزلیات۷
۱ـ۳ـ ای ماه قبچاقی شب است از سر بنه بغطاق را.۸
۲ـ۳ـ ساقیا وقت صبوح آمد بیار آن جام را.۱۰
۳ـ۳ـ مگذر ای یار و در این واقعه مگذار مرا.۱۲
۴ـ۳ـ اگر در جلوه می آری سمند باد جولان را۱۴
۵ـ۳ـ مغنی وقت آن آمد که بنوازی رباب..۱۶
۶ـ۳ـ طلع الصبح من وراء حجاب..۱۸
۷ـ۳ـ رفت دوشم نفسی دیده ی گریان در خواب..۲۰
۸ـ۳ـ یاد باد آن روز کز لب بوی جان می آمدت۲۲
۹ـ۳ـ بیمار چشم مست تورنجور خوش تر است..۲۴
۱۰ـ۳ـ کار ما بی قد زیبات نمی آید راست۲۶
۱۱ـ۳ـ دلا جان در ره جانان حجاب است..۲۸
۱۲ـ۳ـ یاران همه مخمور و قدح پر می ناب است..۳۰
۱۳ـ۳ـ این باد کدام است که از کوی شما خاست.۳۲
۱۴ـ۳ـ باغ و صحرا با سهی سروان نسرین بر خوش است.۳۴
۱۵ـ۳ـ در شب زلف تو مهتابی خوش است..۳۶
۱۶ـ۳ـ کفر سر زلف تو ایمان ماست۳۸
۱۷ـ۳ـ عقل مرغی ز آشیانه ی ماست.. ۴۰
۱۸ـ۳ـ چو از بزگ گلش سنبل دمیده است.. ۴۲
۱۹ـ۳ـ ای لبت باده فروش و دل من باده پرست۴۴
۲۰ـ۳ـ بیش از این بی همدمی در خانه نتوانم نشست..۴۶
۲۱ـ۳ـ ز عشق غمزه و ابروی آن صنم پبوست..۴۸
۲۲ـ۳ـ کدام دل که گرفتار و پای بند تو نیست.۵۰
۲۳ـ۳ـ گر چه کاری چو عشق بازی نیست.۵۲
۲۴ـ۳ـ کاروان خیمه به صحرا زد و محمل بگذشت۵۴
۲۵ـ۳ـ ای قمر تابی از بناگوشت.۵۶
۲۶ـ۳ـ سپیده دم که جهان بوی نوبهار گرفت۵۸
۲۷ـ۳ـ به جز از کمر ندیدم سر مویی از میانت.۶۰
۲۸ـ۳ـ پیه سوز چشم من سرشمع ایوان تو باد۶۲
۲۹ـ۳ـ تا دلم در خم آن زلف سمن سا افتاد..۶۴
۳۰ـ۳ـ بدان ورق که صبا در کف شکوفه نهاد..۶۶
۳۱ـ۳ـ دل من زحمت جان برنتابد..۶۸
۳۲ـ۳ـ چون مرا دبده بر آن آتش رخسار افتد۷۰
۳۳ـ۳ـ اگر آن ماه مهربان گردد..۷۲
۳۴ـ۳ـ نقاش که او صورت ارژنگ نگارد..۷۴
۳۵ـ۳ـ پشت بر یار کمان ابروی ما نتوان کرد.۷۶
۳۶ـ۳ـ طوطی از پسته ی تنگ تو شکر گرد آورد۷۸
۳۷ـ۳ـ مرغ در راه او پر اندازد.۸۰
۳۸ـ۳ـ حدبث آرزومندی جوابی هم نمی ارزد.۸۲
۳۹ـ۳ـ درد غم عشق را طبیب نباشد..۸۴
۴۰ـ۳ـ هر که او را قدمی هست ز زر نندیشد.۸۶
۴۱ـ۳ـ خسرو انجم به گه بام برآمد۸۸
۴۲ـ۳ـ حدیث عشق ز ما بادگار خواهد ماند..۹۰
۴۳ـ۳ـ خورشید را ز مشک زره پوش کرده اند۹۲
۴۴ـ۳ـ چون خط سبز تو بر آفتاب بنویسند.۹۴
۴۵ـ۳ـ ماه من مشک سیه در دامن گل می کند۹۶
۴۶ـ۳ـ سوی دیرم نگذارند که غیرم دانند..۹۸
۴۷ـ۳ـ اهل تحقیق چو در کوی خرابات آیند.۱۰۰
۴۸ـ۳ـ ترک من گویی که بازش خاطر نخجیر بود..۱۰۲
۴۹ـ۳ـ آن زمان کز من دل سوخته آثار نبود۱۰۴
۵۰ـ آن دم که نه شمع و نه لگن بود..۱۰۶
۵۱ـ۳ـ ای که هر دم عنبرت بر نسترن چنبر شود۱۰۸
۵۲ـ۳ـ گرمی خسرو و شیرین به شکر کم نشود.. ۱۱۰
۵۳ـ۳ـ چون برقع شبرنگ ز عارض بگشاید۱۱۲
۵۴ـ۳ـ سبزه پیرامن سرچشمه ی نوشش نگرید.۱۱۴
۵۵ـ۳ـ چو هست قرب حقیقی چه غم ز بعد مزار.۱۱۶
۵۶ـ۳ـ ای خوشا وصل یار و فصل بهار.۱۱۸
۵۷ـ۳ـ حبذا پای گل و صبحدم و فصل بهار..۱۲۰
۵۸ـ۳ـ آشنای تو ز بیگانه و خویشش چه خبر۱۲۲
۵۹ـ۳ـ برگیر دل ز ملک جهان و جهان بگیر.۱۲۴
۶۰ـ۳ـ معنی این صورت از صورتگران چین بپرس.۱۲۶
۶۱ـ۳ـ الوداع ای دلبر نامهربان بدرود باش..۱۲۸
۶۲ـ۳ـ رخت شمع شبستان می نهندش.۱۳۰
۶۳ـ۳ـ گلزار جنت است رخ حور پیکرش ۱۳۲
۶۴ـ۳ـ ای شبت غالیه آسا و مهت غالیه پوش.۱۳۴
۶۵ـ۳ـ شمیم باغ بهشت است یا نسیم عراق.۱۳۶
۶۶ـ۳ـ سری بالعیس اصحابی ولی فی العیس معشوق.۱۳۸
۶۷ـ۳ـ یک دم ز قال بگذر اگر واقفی ز حال۱۳۹
۶۸ـ۳ـ ای ماه تو مهر انور دل۱۴۱
۶۹ـ۳ـ هر گه که ز خرگه به چمن بار دهد گل۱۴۳
۷۰ـ۳ـ عارض ترکان نگر در چین جعد مشک فام..۱۴۵
۷۱ـ۳ـ گر چه من آب رخ از خاک درت یافته ام۱۴۷
۷۲ـ۳ـ من ز دست دیده و دل در بلا افتاده ام۱۴۹
۷۳ـ۳ـ چشم پر خواب گشودی و ببستی خوابم۱۵۱
۷۴ـ۳ـ رند و دردی کش و مستم چه توان کرد چو هستم.. ۱۵۳
۷۵ـ۳ـ ای تنم کرده ز غم مویی و در مو زده خم.۱۵۵
۷۶ـ۳ـ نشان روی تو جستم به هر کجا که رسیدم.۱۵۷
۷۷ـ۳ـ به گدایی به سر کوی شما آمده ایم.۱۵۹
۷۸ـ۳ـ ما به نظاره ی رویت به جهان آمده ایم۱۶۱
۷۹ـ۳ـ اشارت کرده بودی تا بیایم..۱۶۳
۸۰ـ۳ـ داریم دلی پر غم و غمخوار نداریم..۱۶۵
۸۱ـ۳ـ ای چشم می پرستت آشوب چشم بندان.۱۶۷
۸۲ـ۳ـ ای غمزه ی جادویت افسونگر بیماران.۱۶۹
۸۳ـ۳ـ یارب ز باغ بگذر اگر واقفی ز حال.۱۷۱
۸۴ـ۳ـ دلا از جان زبان درکش که جانان.۱۷۳
۸۵ـ۳ـ سخن عشق نشاید بر هر کس گفتن..۱۷۵
۸۶ـ۳ـ دوش چون از لعل میگون تو می گفتم سخن۱۷۷
۸۷ـ۳ـ ای هیچ در میان نه ز موی میان تو.۱۷۹
۸۸ـ۳ـ ای چراغ دیده ی جان روی تو..۱۸۱
۸۹ـ۳ـ ای بو تو مرا پر آب دیده..۱۸۳
۹۰ـ۳ـ بساز چاره ی این دردمند بیچاره۱۸۵
۹۱ـ۳ـ ترک من هر لحظه گیرد با من از سر خرخشه..۱۸۷
۹۲ـ۳ـ پرده ی ابر سیاه از مه تابان بگشای۱۸۹
۹۳ـ۳ـ از مشک سوده دام بر آتش نهاده ای۱۹۱
۹۴ـ۴ـ در باغ چون بالای تو سروی ندیدم راستی.۱۹۳
۹۵ـ۳ـ کجا باز آید آن مرغی که با من همنفس بودی۱۹۵
۹۶ـ۳ـ گر آن مه در نظر بودی چه بودی..۱۹۷
۹۷ـ۳ـ ای شمع چگل دوش در ایوان که بودی.۱۹۹
۹۸ـ۳ـ ای مهر ماه روی. تو را زهره مشتری۲۰۱
۹۹ـ۳ـ چگونه سرو روان گویمت که عین روانی.۲۰۳
۱۰۰ـ۳ـ برخیز که بنشیند فریاد ز هر سویی.۲۰۵
۴ـ فصل چهارم: جداول و نتیجه گیری ۲۰۷
منابع و مآخذ .۲۱۰
چکیده ی انگلیسی .۲۱۱
- ۴۱ نمایش